برای کسانی که به تامل درباره جنبههای اجتماعی علم علاقمندند کتاب “علم، جامعه، اخلاق” (انتشارات مینوی خرد 1391) انصافا مجموعهای است مغتنم و اطلاعبخش. کتاب شامل مقالاتی است درباره نسبت علم با قدرت و ثروت، جامعه و عامه، جنسیت، و اخلاق.
فهرست مقالات مجموعه و نام نویسندگان و مترجمان آنها به شرح زیراست:
وندا باوخ اسپایس، جنیفر کرواسان، سل رستیوو، “درآمدی بر مطالعه جامعهشناختی علم و فنآوری”، ترجمه امیر احسان کرباسیزاده
لزلی استیونسون، هنری بیرلی، “علم و ثروت”، ترجمه میثم محمد امینی
لزلی استیونسون، هنری بیرلی، “دانشمندان و دولتهای تمامیتخواه”، ترجمه میثم محمد امینی
حسین رجبی فروتن، “عمومیسازی علم:تاریخچه، الگوها و رویکردها”
استفن هیلگارتنر، “دیدگاه رایج در باب عمومیسازی علم: مسائل مفهومی، کاربردهای سیاسی”، ترجمه کیوان الستی
هلن لانجینو، “آیا میتوان علمی فمینیستی داشت؟”، ترجمه حسین شیخ رضایی
امیلی مارتین، “به سوی انسانشناسی ایمنیشناسی: بدن به مثابه دولت-ملت”، ترجمه نهال نفیسی
دنا هاراوی، “معرفتهای موقعیتمند: مساله علم در فمینیسم و رجحان چشمانداز جزئی”، ترجمه علی معظمی
دیوید رزنیک، “اخلاق علم”، ترجمه مجید داودی بنی
دیوید رزنیک، “دانشمند در جامعه”، ترجمه مجید داودی بنی
این کتاب با گزینش و ویرایش دوستان عزیز دکتر حسین شیخ رضایی و دکتر امیر احسان کرباسیزاده فراهم آمده است که پیشتر هم با یکدیگر دو کتاب مفید “آشنایی با فلسفه علم” و “آشنایی با فلسفه ذهن” (هر دو از انتشارات هرمس) را تالیف کردهاند. این دوستان البته بر کتاب پیشگفتاری نیز نوشتهاند که به رغم مفید بودن آن شاید بتوان ملاحظهای را دربارهاش مطرح کرد. در جامعهای که در آن نه عموم مردم و نه سیاستگذاران اعتقادی به علم ندارند، طرح یک جنبه از یک ماجرا بدون طرح جنبههای دیگر میتواند اسباب سوءتفاهم یا حتی سوءاستفاده باشد. گردآورندگان مجموعه کوشیدهاند نشان دهند “علم” آنگونه که برخی تصور میکنند برخوردار از عینیت و “معصوم” نیست. این نکته به جای خود درست است و کم و بیش همه مقالات مجموعه هم در همین جهت حرکت میکنند اما به عنوان کسی که همه آن مقالات را با علاقه خوانده است خیال میکنم آن مقالات “نهایتا” تامل و نقد در مورد ابعاد مختلف علماند در جهت “عینیت” بیشتر آن (حتی مقاله دنا هاراوی) و این جنبهای است که در پیشگفتار کتاب مغفول مانده است. از مقالات کتاب برنمیآید که فرقی نیست بین علم و غیرعلم. اتفاقا در آنها نمونههای جالب توجهی هست درباره شبهعلمهایی که با نفوذ قدرتها برای مدتی خود را به جای علم جا زدهاند و جلوی رشد علم را گرفتهاند و بعد هم جایشان را به “علم” واقعی دادهاند. صرف نظر از این ملاحظه جزئی “اینجایی” و “اکنونی” در مورد نحوه نگارش “درآمد” کتاب و ورود به مطلب، کتاب واقعا راهگشاست و پر از اطلاعات مفید و چنانکه در ابتدای این یادداشت اشاره شد برای علاقمندان مغتنم. امیدوارم حسین شیخ رضایی و امیر احسان کرباسیزاده همکاری ثمربخش شان را برای تدوین مجموعههایی دیگر و تخصصیتر در نسبت علم با سایر ابعاد زندگی انسان ادامه دهند و این مجموعه اولین کتاب از مجموعه کتابهایی در این باره باشد.
نوشته: محمد منصور هاشمی
منبع: mansurhashemi.com