«تاریخ علم» یکرشته جدید دانشگاهی است که به دلایل مختلف هنوز در ایران بهعنوان یک رشته مستقل مطرح نبوده و حتی جای پایی در مراکز علمی-پژوهشی ایران ندارد. نگارنده این سطور معتقد است به دلیل عدم اختصاص امکانات و بودجه تحقیقاتی، پژوهش در رشته «تاریخ علم» در اولویت نیست، حتی در دانشگاه تهران به عنوان دانشگاه مادر؛ بدیهی است دلایل دیگری نیز در این مورد وجود دارد که پرداختن به آنها را به فرصت دیگری موکول میکنیم. شکلگیری تاریخ علم بهعنوان یک رشته علمی به اوایل قرنبیستممیلادی بازمیگردد.
باوجود اینکه «تاریخ علم» نزدیک به یکقرن است که در دانشگاهها و مراکز علمی جهان بهعنوان یک رشته مستقل علمی نهادینه شده، در ایران وضعیت کاملا متفاوت است. اهمیت این موضوع هنگامی بیشتر مشخص میشود که به یاد آوریم بخش عمدهای از تاریخ 2600ساله علم جهان، در ایران اتفاق افتاده است. «تاریخ علم» دانشی در اتباط با بررسی و بیان چگونگی وقایع علمی در ادوار مختلف تاریخ بشر و نیز تبیین چرایی و چگونگی وقوع آنهاست. در واقع تاریخ علم، تاریخ نظامهای فکری درباره طبیعت و کار مورخ علم جستوجوی مبادی یک اکتشاف یا نظریه است. این تعریف توجه به این دانش را موجه میکند.
در پی این پرسش به پرسشهایی مانند خاستگاه این علم و چگونگی پیدایش و گسترش آن، نقش محققان جهان و ایرانی در تکوین علم «تاریخ علم» و اینکه آیا ایرانیان توانستهاند حرفهای جدیدی در این ارتباط بزنند، باید پاسخ دهیم. رشته تاریخ علم یکی از زیرشاخههای حوزه «مطالعات علم» و مرتبط با فلسفه علم است، باوجود اینکه حدود یکقرن از تاسیس این رشته در جهان میگذرد، درواقع گروه پژوهشی یا رشتهای به نام تاریخ علم در هیچیک از مراکز علمی-پژوهشی ایران وجود ندارد. البته رشتههایی مانند آموزش علوم (شیمی، ریاضی، فیزیک و…)، سیاستگذاری علم و فلسفه علم نیز وضعیت بهتری نسبت به تاریخ علم ندارند.
نزدیک به 10سال است که رشته تاریخ علم در مقطع کارشناسیارشد آن هم با تاکید بر علوم دوره اسلامی و نه «تاریخ علم» به معنی عام و کلی آن در پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران با امکانات محدود راهاندازی شده و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (در مقطع دکترا)، دانشگاه آزاد -واحد علوم و تحقیقات تهران (در مقطع کارشناسیارشد) و دانشگاه اصفهان (در مقطع کارشناسیارشد) نیز بدون داشتن هیچعضو هیاتعلمی متخصص در تاریخ علم و گروه پژوهشی تاریخ علم اقدام به پذیرش دانشجو در رشته تاریخ علم آن هم تنها با گرایش تاریخ علم دوره اسلامی میکنند.
فعالیت و پژوهش در زمینه تاریخ علم نه بهصورت عام و نه بهصورت خاص آن (منظور دوره اسلامی) در ایران از سوی مراکز و محیطهای علمی و پژوهشی شکل نگرفته است و بیشتر در قالب تلاشهای انفرادی بوده است.
در این عرصه باید به تلاشهای بزرگانی همچون «علیاکبر داناسرشت»، «جلالالدین همایی»، «احمد آرام»، «عبدالحسین حائری»، «محمدتقی دانشپژوه»، «ابوالقاسم قربانی»، «مهدی محقق»، «غلامحسین مصاحب»، «محمود نجمآبادی»، «مدرس رضوی»، «پرویز اذکایی»، «حسین معصومیهمدانی» و… اشاره کرد که با تصحیح دستنوشته و ترجمه برخی متون تاریخ علم دوره اسلامی، در این راه قدم گذاشتهاند. باید بلافاصله تاکید کرد که این بزرگان با توجه به علاقه شخصی و دلبستگی به فرهنگ و دانش این مرز و بوم به چنین فعالیتهایی پرداختهاند. ولی این تلاشها که واقعا در نوع خود بینظیر است، نتوانسته انتظارها را برآورده کرده و تاریخ علم را بهعنوان یک رشته مستقل علمی که برای خود خاستگاه و روش تحقیق خاصی دارد، در ایران مستحکم کند.
برای ارایه تفسیری قابلقبول از میراث علمی خویش (همانطور که استاد «عبدالحسین حائری» و استاد «رشدی راشد» مورخ علم مصریتبار ساکن در فرانسه تاکید دارند)، نسخهشناسان، مورخان و مخصوصا مورخان علم باید تمام تلاش خود را در راستای جستوجو، فهرستبندی و درنهایت شناخت محتوای علمی آنها بهطور دقیق بهکار گیرند. پس بهطور قطع، ارایه هرنوع تفسیر و تحلیلی قبل از شناخت دقیق نسخههای موجود کاری شتابزده و ناکامل است.
بر همین مبنا اهمیت کار محققان تاریخ علم در دوره اسلامی در بررسی و شناخت دقیق نسخههای موجود و حتی شناخت نسخههای جدید که فهرستبندی نشدهاند، آشکار میشود که میتوان سیر تحول و افول علوم در دوره اسلامی و دلایل این اتفاق مهم را شناخت. استاد «عبدالحسین حائری» براساس نظریه خود تحت عنوان «بازنویسی تاریخ علم تمدن اسلامی به دست مسلمین بر اساس نسخ خطی» مینویسد:
«باید کارشناسان و دانشمندان مسلمان و متعهد از نو به کار شناسایی و تحلیل آثار و افکار علمای اسلام بپردازند و عدهای از مستعدان متعهد را نیز برای فراگیری این فن و انجام این وظیفه اسلامی تربیت کنند. به دنبال آن، وظیفه داریم در تاریخ و سرگذشت علوم تجدیدنظر کنیم و تاریخ علوم را براساس اسناد واقعی و دقیقا بررسیشده ترتیب دهیم.» استاد «رشدی راشد» نیز در همین رابطه مینویسد: «نقش نسخههای خطی در تدوین تاریخ علم یک نقش بنیادین است زیرا تدوین تاریخ علم و علوم اسلامی بدون مراجعه به نسخههای خطی امکانپذیر نیست.»
دانشگاه تهران بهمنظور تحقق بخشی از وظایف پژوهشی خود در سال1375 موافقت اصولی تاسیس پژوهشکده تاریخ علم را از شورای گسترش آموزشعالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری کسب کرد و در سال1376 موفق به اخذ موافقت قطعی با اساسنامه مصوب شد. هدف اصلی پژوهشکده، «پژوهش و آموزش در زمینه تاریخ علوم در دوره اسلامی» است. چهارگروه پژوهشی-آموزشی شامل تاریخ ریاضی، تاریخ نجوم، تاریخ پزشکی و داروسازی و تاریخ فیزیک و فناوری گروههای پژوهشکده هستند. این پژوهشکده بعد از شکلگیری تا سال1380 هیچ فعالیت چشمگیری در زمینه پژوهش و آموزش تاریخ علم انجام نداد. ولی از سال1380 به همت والای استاد دکتر«هادی عالمزاده» پژوهشکده تاریخ علم حرکتهایی را در هر دوزمینه پژوهش و آموزش تاریخ علم آغاز کرد.
در اولین مرحله تعداد محدودی طرح تحقیقاتی و تعدادی هم سخنرانیهای تخصصی تعریف و در دومین مرحله از سال1384 بعد از طی مراحل قانونی، پژوهشکده اقدام به جذب دانشجو در مقطع کارشناسیارشد «تاریخ علم دوره اسلامی» کرد که تاکنون در سهگرایش ادامه دارد. شاید بتوان گفت بزرگترین و مهمترین اقدامی که در دهههای اخیر در ایران در زمینه تاریخ علم برای شناخت «سنت علمی» کشور صورت گرفته، راهاندازی این دوره است. هیچیک از افرادی که قبل از تاریخهای بالا به هرنحوی به ترجمه و نگارش آثار مرتبط با تاریخ علم پرداختهاند را نمیتوان در زمره متخصصان تاریخ علم بهشمار آورد. از این تاریخ به بعد ما شاهد ظهور نسل جدیدی از مورخان علم هستیم که عموما یا دانشآموخته پژوهشکده تاریخ علم هستند یا در ارتباط مستقیم با این مرکز تحقیقاتی بوده و تاریخ علم را بهعنوان یک موضوع جدی و اساسی در فعالیت علمی و دانشگاهی خود قرار دادهاند.
در بخشی از اساسنامه پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران آمده است: «با توجه به سهم اساسی مطالعات تاریخ علوم دوره اسلامی در ایجاد و تقویت حس هویت دینی و ملی و ضرورت ایفای نقش بایسته ایران اسلامی در شناساندن دستاوردهای علمی دانشمندان دوره اسلامی، بهویژه مفاخر علمی ایران در تاریخ علم جهانی و نیز یاری به رفع پارهای از نیازهای پژوهشی و آموزشی کشور در زمینه تاریخ علوم، پژوهشکده تاریخ علم در دانشگاه تهران تاسیس شده است.» اهم وظایف پژوهشکده که در ماده سهاساسنامه آن آمده، اینهاست:
1- اجرای طرحهای پژوهشی بنیادی در زمینه تاریخ علوم، شامل علوم دقیق (ریاضیات، نجوم، فیزیک و فناوری) و علوم طبیعی (پزشکی، داروشناسی، زیستشناسی و کانیشناسی)
2- برگزاری دورههای آموزشی در مقطع کارشناسیارشد و دکترا در رشته تاریخ علم به منظور تامین نیروی انسانی متخصص برای دانشگاهها و سایر مراکز علمی کشور
3- ایجاد کتابخانه و مرکز اسناد تخصصی تاریخ علم
4- ایجاد ارتباط مطلوب و هماهنگ با متخصصان، مبتکران و پژوهشگران ایرانی و خارجی
5- برگزاری گردهماییهای تخصصی و عمومی در زمینه تاریخ علم
6- نشر آثار مهم علمی دوره اسلامی و همچنین نشر مجله و خبرنامه تاریخ علم
7- بهرهگیری از آخرین نتایج تحقیقات و پیشرفتهای مراکز تاریخ علم در کلیه مراحل پژوهشی
برای تحقیق این اهداف بزرگ بودجهای که دانشگاه تهران به پژوهشکده تاریخ علم تاکنون اختصاص داده است، حداکثر 300میلیونریال (30میلیونتومان) در سال بوده و این مقدار ناچیز نیز در دوسال گذشته به 60میلیونریال (ششمیلیونتومان) رسید و گاهی هم همین مقدار کم ماهها بعد از شروع سال واریز میشود. به همین دلیل پژوهشکده تاریخ علم از چاپ تنها مجله تاریخ علم موجود در کشور نیز عاجز است. نتیجه عدم تخصیص بودجه تحقیقاتی این شده که حداقل در هفتسال گذشته هیچ طرح تحقیقاتیای در پژوهشکده تاریخ علم به اجرا درنیامده و چندطرح تحقیقاتی هم که از بدو تاسیس این پژوهشکده انجام شده، از محل «گرنت» ویژه برخی از اعضای هیاتعلمی دانشگاه بوده است.
لازم به توضیح است که از بدو تاسیس، پژوهشکده تنها توانسته یکعضو هیاتعلمی بهصورت رسمی جذب کند و هماکنون این پژوهشکده تنها یکعضو هیاتعلمی رسمی دارد. امید است در آستانه هشتادمین سالگرد تاسیس دانشگاه تهران و با مدیریت جدید آن، 80سال غفلت و عدمتوجه به «مطالعات علم» بهویژه تاریخ علم در این دانشگاه پایان یابد و با جذب اساتید مجرب و اختصاص بودجه و امکانات لازم و با توسعه پژوهشکده تاریخ علم و تبدیل آن به موسسه پژوهشی «مطالعات علم»، پژوهش و آموزش در تاریخ علم و رشتههای مرتبط با آن از جمله آموزش علوم، فلسفه علم، سیاستگذاری علم و جامعهشناسی علم رونق لازم را پیدا کند.
این یادداشت با عنوان «فراموشی پژوهش در رشته «تاریخ علم» در ایران» به قلم ایرج نیکسرشت، عضو هیاتعلمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران در شماره ۲۱۹۰ روزنامه شرق به تاریخ پنج شنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۳ چاپ شده است.