آیا آنچه به عنوان “فناوری” بیان می شود همان “تکنولوژی” است؟
جلال نبهانی زاده
تکنولوژی در واژه یونانی تخنه ریشه دارد. مفهوم تخنه با توجه به مفاهیم فوزیس و پوئزیس نزد یونانیان باستان روشن میشود. فوزیس آنچیزی است که خود را به ظهور میرساند و پوئزیس آن فعالیت عملی ساختن است که در آن انسان چیزی تولید میکند. تخنه، معرفت یا رشتهای در ارتباط با صورت پوئزیس است. بهعنوان نمونه طب، تخنهای است که به بهبود بیماران کمک میکند. البته بین صاحبنظران درباره مفهوم تخنه و پراکسیسیونانی هم یادداشتهایی ارائه شده است. در لغتنامهها و فرهنگنامهها از واژه تکنولوژی، فنشناسی یا فناوری کمتر نام برده شده است. برای این واژه، معنا و مفهوم زیر را داریم:
تکنولوژی. بهرهگیری از یافتههای علمی برای بهبود عملکرد در زمینههای صنعتی، کشاورزی، آموزشی، اقتصادی و مانند آنها و روشها و فنونی که به این منظور به کار برده میشود و همچنین مطالعه فنون و ابزار و ماشینآلات و مواد اولیه و تجهیزات و روشهای علمی که در حیطه خاصی به کار برده شود.
برای روشن تر شدن معنای لغوی تکنولوژی در اینجا به بررسی واژگانی که تکنولوژی را به ذهن متبادر میسازد، میپردازیم؛
واژهای مانند تکنیک. اصول فنی، اصول صنعت یا علم یا هنر یا حرفه و بعضا از آن بهعنوان کار فنی یاد شده است. در جای دیگر تکنیک روش و فن انجام دادن کار بهعنوان روش و سلیقه خاص در اجرای جزئیات یک امر بخصوص در هنرهای ایجادی نام برده شده است.
از مهندسی. به عنوان کاربرد دانش علمی در طراحی، ساخت و کنترل ماشین و علم طرحریزی و ساختن و به کار انداختن ماشینها یاد شده است.
برای واژه صنعت. پیشه و هنر را بیان میکنند و از آن بهعنوان عمل مجموع با هریک از کارگاهها و کارخانجات در یک منطقه جغرافیایی و فنون، روشها و آداب و اصول یاد شده است.
از طرف دیگر برای فن. صناعت و علم و حیله نام برده شده است.
در محاورات اهالی بعضی شهرهای افغانستان از صنعت، تلقی هنر استنباط میشود و در زبان عربی فن معنای هنر دارد. همچنین در دوره شکوفایی اسلامی در قرن سوم هجری به بعد، از مفهومی مانند تکنولوژی با عنوان حیله نام برده شده است.
در قرن ششم هجری (قرن دوازدهم میلادی) بدیعالزمان جزری از تکنولوژی تعریف ویژهای ارائه کرده است. وی به یک دستگاه ساخت بشر که حرکات را اجرا میکند و به نیروهای طبیعی در طبیعت مرتبط است و مثل اهرمهاست و به تعبیر ارسطویی دستگاهی است که نیروی بالقوه را بالفعل میکند، حیله میگفته است. از نظر جزری درواقع حیله تبدیل اصول نظری به کاربردهای عملی بود. هر حیله ارائهدهنده شکلی از درک خاص از فیزیک بود که براساس آنچه فارابی گفته، ادامهدهنده راه مسائل مکانیکی ارسطوست. خصوصا نظرات مشابه درباره عناصر چهارگانه تشکیل فیزیکی (آتش، آب، سنگ و هوا) وجود داشته است. ابنخلدون در قرن چهاردهم میلادی از هر دو فعالیت اندیشه و عمل در صنایع دستی بهعنوان حیله نام برده است.
طبق تعریفی جامع که ماریو بونجه ارائه داده است، تکنولوژی با ۱۱ شاخص معرفی میشود. این شاخصها عبارتند از: جامعه تخصصی، جامعه گستردهتر، گستره اشیای طبیعی و مصنوعی و اجتماعی، چشمانداز کلی یا فلسفی، چارچوب صوری منطقی و ریاضی، پیشزمینه مشخصی از دادهها و فرضیهها، مسائل، دانش، اهداف، روشها، ارزشها. اگر هریک از این ۱۱ شاخص وجود نداشته باشد، نظام تکنولوژیک برآورده نخواهد شد. نظام تکنولوژیک بر موارد زیر تکیه دارد: سختافزار، دانش، مخترعان، صنعتگران، تعمیرکاران، مصرفکنندگان، فروشندگان، تبلیغکنندگان، نمایندگان دولتی و تمام این موارد در کنار قواعد نرمافزاری بهعنوان اجزای نظام تکنولوژیک.
از آنچه بیان شد، درمییابیم معنای لغوی تکنولوژی هنوز بین صاحبنظران پارسیزبان دقیقاً مشخص نیست و بعضاً در بین اهالی قلم و سخن معنای کاربری آن با واژگانی چون صنعت، مهندسی، فن، هنر و حتی حرفه خلط میشود. تکنولوژی هنرشناسی نیست. تکنولوژی تنها به هم بستن و سوار کردن قطعات یک دستگاه نیست و تکنولوژی فقط نقشهخوانی یک نیروگاه یا پالایشگاه و پیادهسازی تجهیزات آن نیست.
تکنولوژی مجموعهای از شاخصهاست که باهم روی میدهد. رخ دادن یک یا چند شاخص امکان تحقق تکنولوژی را میسر نمیسازد.
این نکته بسیار حائز اهمیت است که شاید فناوری واژه مناسبی برای معادلسازی عبارت انتقال تکنولوژی باشد، ولی به هیچ عنوان برای مفهومی به گستردگی تکنولوژی مفید نیست؛ خصوصاً اگر قرار باشد تکنولوژی را به مثابه امری بومی درک کنیم. عمدتاً واژه فناوری از زمانی بر سر زبانها افتاد که آن را برای حوزه فناوری اطلاعات بهکارگرفتند و از آنجا به حوزههای دیگر رواج دادند.
اکنون برای اخذ تکنولوژی بیشتر به شرایط خارجی توجه میشود. البته شرایط خارجی بیاهمیت نیست، اما این شرایط در صورتی مؤثر میشود که آمادگی روحی، اخلاقی و فکری لااقل در نخبگان داخلی به وجود آید.
تکنولوژی تنها مجموعهای از قضایا، روشها و دستورالعملهای تماما آموختنی و یادگرفتنی نیست. همه کشورها و مردمانشان تکنولوژی را با نسبت مساوی و یکسان ندارند. تکنولوژی ریشه در زمین روح مردمان دارد. علم تقلیدی هم با تکنولوژی پیوند پیدا نمیکند. تکنولوژی مصرفگرایی فوری نیست.
از طرف دیگر انتقال تکنولوژی امری ناگزیر و ضروری به نظر می رسد.
با توجه به آن چه از نظر گذشت به نظر می رسد، پژوهش های وسیع تر در زمینه ی جایگزینی واژه ای مناسب برای تکنولوژی ارزشمند خواهد بود.
– پی نوشت:
*- این یادداشت گزیده ایست از مقاله ای انتشاریافته در صفحه اندیشه شماره 3931 روزنامه جام جم از همین نویسنده
[1] Technology
[2] Techne
[3] Phusis
[4] Poiesis
[5] خشایار برومند و مصطفی تقوی، بررسی رهیافت اندرو فینبرگ و مارتین هایدگر برای برون رفت از فضای تکنولوژیک حاکم، مجلهی غرب شناسی بنیادی، سال سوم، شماره 1 (پیاپی 5)، بهار و تابستان 1391
[6] Praxis
[7] حسن عمید، فرهنگ عمید، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۳
[8] فرهنگ فارسی معین، انتشارات معین، تهران، ۱۳۸۳
[9] Technique
[10] لغتنامه فارسی (بزرگ)، موسسه لغتنامه دهخدا، تهران، ۱۳۹۰
[11] دایرهالمعارف فارسی/ به سرپرستی غلامحسین مصاحب، انشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۰
[12] فرهنگ بزرگ سخن/ به سرپرستی حسن انوری، انتشارات سخن، تهران، ۱۳۸۱
[13] Engineering
[14] لغتنامه فارسی (بزرگ)، موسسه لغتنامه دهخدا، تهران، ۱۳۹۰
[15] Machines
[16] دایرهالمعارف فارسی/ به سرپرستی غلامحسین مصاحب، انشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۰
[17] Industry
[18] Art
[19] لغتنامه فارسی (بزرگ)، موسسه لغتنامه دهخدا، تهران، ۱۳۹۰
[20] فرهنگ بزرگ سخن/ به سرپرستی حسن انوری، انتشارات سخن، تهران، ۱۳۸۱
[21] لغتنامه فارسی (بزرگ)، موسسه لغتنامه دهخدا، تهران، ۱۳۹۰
[22] بدیعالزمان جَزَری مخترع و ریاضیدان و مهندس مکانیک در قرن دوازدهم میلادی (ششم هجری) بود. وی در عصر طلایی اسلامی میزیست و غربیها او را به عنوان پدر علم رباتیک جهان میشناسند.
[23] Islamic Technology, in A Companion to the Philosophy of Technology, J. Olsen et al. eds., New York: Wiley-Blackwell, 2009, pp. 32-36
[24] Mario Bunge ماریو بونجه فیلسوف بازنشستهی دانشگاه مکگیل این تعریف را ارائه داده است. وی نویسندهی کتاب فلسفهی پزشکی در سال 2013 میلادی است.
[25] Durbin, Paul T, Philosophy of Technology: In search of Discourse Synthesis, Technè, 2006
[26] حسین کاجی، فلسفه تکنولوژی دون آیدی: پاسخی به دترمینیسم تکنولوژیک، انتشارات هرمس، تهران، ۱۳۹۲ ، صفحه 29
[27] Technology Transferring
[28] رضا داوری اردکانی، درباره علم، انتشارات هرمس، تهران، ۱۳۷۹، صفحه 119
[29] همان، صفحه 121
الهام
تکنلولوژی کلا چیز خوبیه 🙂
استایل آپ
تا قبل از خودن این پست فکر می کردم فناوری همون دانشی هست که به کار گرفته شده است و معادل با تکنولوژی هست.
تشکر از اطلاعات کاملی که ارائه فرمودین.