Close

معرفی کتاب فمینیسم و علم

کتاب فمینیسم و علم (Feminism and Science) در سال ۱۹۸۹ در انتشارات دانشگاه ایندیانا، در ۲۴۹ صفحه به چاپ رسیده است. این کتاب که ساخت یافته از مقالات نظریه‌پردازان مطرح فمینیسم است به چالش میان فمینیسم و علم می‌پردازد.

F&M

کتاب به دو بخش تقسیم می‌شود، در بخش اول به نظریات و در بخش دوم به انتقادات وارد بر این نظریات در قالب موافق و مخالف پرداخته شده است.
در پیشگفتار به روند غالب پژوهش‌های فمینیستی اشاره شده است، «نانسی توآنا» ادیتور کتاب اظهار می‌کند که پژوهشگران علم و فمینیست به کار در حوزه ذهنیات زنان و طرح قالب‌های علمی برای آنها متمایل‌اند، در واقع ایشان می‌خواهند نوع نگره‌ی زنان را نسبت به خودشان در قالب علمی بیان کنند.
اولین مقاله در بخش نظریات با عنوان «آیا روش فمینیستی علمی وجود دارد؟» از «سندرا هاردینگ» است، وی در این مقاله به این نکته مهم اشاره می‌کندکه جستجوی ما برای دستیابی به روش فمینیستی ختم به گزینش و تاثیرگیری از نظراتی که به معرفت‌شناسی و تئوری‌ها و روش‌های جایگزین می‌شود. اغلب روش‌های فمینیستی ما را به سمتی متمایل می‌کند که به جنسیت نگاهی منتقدانه افکنیم.
مقاله بعدی با عنوان «جنسیت یا نظام علمی» از «اولین فاکس کلر» است؛ وی بر «طبیعت زن» تاکید کرده است، همچنین معتقد است جنسیت باید از خرد و علم حذف شود، بنابراین باید از دریچه علم به انسانیت نگریست نه از دریچه جنسیت.
مقاله سوم با عنوان «آیا علم فمینیستی می‌تواند وجود داشته باشد؟» از «هلن لانجینو» است؛ وی در این مقاله پیشنهاد می‌کند که از جنسیت در علم فاکتور بگیریم، در واقع وی در طول مطلب با این سوال در چالش است که آیا می‌توان جنسیت را از علم حذف و یا آن را زنانه کرد.
مقاله چهارم با عنوان «آیا موضوعیت علم جنسی شده است؟» از «لوسی ایریگاری» است؛ وی در مقاله‌اش یادآور می‌شود که پاسخ به این موضوع مسئله‌ای حل‌نشدنی است، وی علم را برپایه قدرت به تصویر می‌کشد، قدرتی که در دست‌های مردان است و حتی در این نوع رویکرد (خدا) وجود ندارد.
مقاله پنجم «کشف علم زن‌محور» از «روت گینزبرگ» است؛ وی که در کاخ سفید در دوره بیل کلینتون دارای مقام قضایی بوده در قالب یک تئوری قانون‌مدار فمینیستی به این مسئله نگریسته است.
مقاله ششم با عنوان «تبیین علوم اجتماعی فمینیستی» از «لیندا آلکوف» است؛ وی در این مقاله بر اساس فلسفی به چگونگی حضور زنان در علوم اجتماعی که آن را علمی مردمحور می‌خواند، می‌پردازد.
مقاله هفتم با عنوان «سنت معرفت‌شناختی در کار «اولین فاکس کلر و جان دیویی» از «لیزا هلدکه» است؛ هلدکه در مقاله اش با رویکرد فلسفی به بررسی اندیشه‌های «کلر» در حوزه علم فمینیستی و «دیویی» در حوزه اختصاصی فلسفه می‌پردازد و در پایان نتیجه می‌گیرد رویکرد فلسفی این دو در عرض یکدیگر است، وی نام این هم‌عرضی را «گزینه هم‌مسئولانه» می‌نامد. وی در رویکرد هستی‌شناسانه هر دو، هم تغییر و هم تعین را محسوس می‌یابد .

در بخش دوم که شامل شش مقاله است هر یک به گونه‌ای به نقد رویکردهای نظری می‌پردازند:
در مقاله «علم، حقایق، علم»، «روت هوبارد» تنها به گزینه‌ی علم محض پرداخته و پای فمینیسم و چالش‌های آن را از این حوزه بیرون می‌کشد. «الیزابت پاتر» در مقاله «ارائه مدلی برای سیاست‌های جنسیتی در فمینیسم» به تبیین مدلی اهتمام می‌ورزد که در آن سیاست‌ها و رویکردهای فمینیسم را به جنسیت سامان می‌بخشد. مقاله بعدی که از ادیتور کتاب «نانسی توآنا» است با عنوان «بذرهای ضعیف: سوگیری جنسی تئوری بازتولید» آمده؛ وی در این مقاله اعلان می دارد که اگر بخواهید فمینیسم را به حوزه علم وارد کنیم، باید از سوگیری‌های جنس‌گرا در آن بپرهیزیم.
مقاله بعدی که کاری از «گروه مطالعه جنسیت و بیولوژی» دانشگاه گراهام است با عنوان اهمیت نقد فمینیستی برای بیولوژی سلولی کنونی به ورود حوزه پزشکی در فمینیسم پرداخته و به مسایل جسمی دو نوع مرد و زن اشاره می‌کند و به گونه‌ای می‌خواهد به تبیین تفاوت‌های کمتر در جنس زن و مرد دست یازد.
مقاله پنجم از «ژاکلین زیتا» با عنوان «سندرم قبل از قاعدگی زنان: سختی‌های زنان در دوران عادت ماهیانه» به تاثیر جسم زن بر حضور اجتماعی و ذهنیت وی بر بدن‌اش می‌پردازد: و آن دو را از هم جدایی‌ناپذیر تلقی می‌کند.
مقاله نهایی از «جودیث ژنوا» با عنوان زنان و مقیاس نامناسب تفکر به کژدیسی فکری در زنان از انگاره‌ی زن بودن می‌پردازد، و رویکردش در حوزه علم فمینیستی اشاعه‌ای از گونه‌ی فکری مناسب در زنان است.
بدین ترتیب با بررسی رویکرد نظریه‌پردازان نتیجه‌ای که در انتهای کتاب حاصل می‌شود شامل چالش‌های فلسفی، معرفت شناختی و جامعه‌شناختی در حوزه علم فمینیستی است، اینکه آیا اصلا ارتباط علمی بین علم و فمینیسم وجود دارد و یا اصلا چیزی به نام علم فمینیستی در حوزه آکادمیک باید مطرح شود و روی آن مانور داده شود یا خیر؛ چنین نتیجه‌ای خود دربردارنده‌ی کشاکشی مستمر و پایدار در این حوزه موضوعی تلقی می‌شود.
مطمئنا این کتاب می تواند منبع مفیدی برای مقالات تخصصی حوزه فمینیسم در کشور تلقی شود.

نویسنده : فاطمه همدانیان (کارشناس ارشد مطالعات زنان)

منبع: سایت فمینیسم

Related Posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *